التهاب در درهی پنجشیر؛ روایت دو روز حضور میدانی تسنیم در خبرسازترین ولایت افغانستان خبرنگار اعزامی خبرگزاری تسنیم روایت دو روز حضور خود در خبرسازترین ولایت افغانستان را به رشته تحریر در آورده است. – اخبار بین الملل – به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری تسنیم به افغانستان، “به پنجشیر میرویم! ” صبح این را گفتیم و عازم شدیم. یک سراچه دربست گرفتیم به مقصد پنجشیر.
در افغانستان خودروهایی هست به نام سراچه که در صندوق عقب آن بهراحتی دو نفر جا میشوند.
در راه به شهر چاریکار میرسیم. در بازار شهر صفوف نماز جمعه را میبینیم. کمی جلوتر در مسجد شهر هم نماز جمعه برقرار است. صفوف نماز و سجادههای رنگی زیبایی خاصی را به این محیط بخشیده بود.
با پایان نماز برای گفتوگو به جمع مردم میرویم. یک نفر لب به شکایت از مداخلات پاکستان میگشاید که ناگهان فریاد مرگ بر پاکستان بلند میشود؛ بعد از چند مصاحبه محل را ترک میکنیم. مردم شهر اصرار به مهمان شدن و نوشیدن چای دارند اما وقت تنگ است و باید قبل از عصر به پنجشیر برسیم.
به گلبهار که رسیدیم ناگهان ستون نظامی طالبان در حال تردد بود. شاید اولین بار بود که تانک در حال حرکت آن هم در معرکه میدیدم. بچهها برای گرفتن مصاحبه پیاده شدند و من و راننده به مغازهای میرویم تا چای بنوشیم. اینجا بعد از سلام و گفتن “بخیر باشی” دعوت به چای سبز جزو بدیهیات است.
در حال نوشیدن چای بودم که دیدم همکارانم به سمت من آمدند و من از همهجا بیخبر شروع به عکاسی از تانکها کردم که ناگهان یک طالب خشن با ریشی بلند و عینکی بر چشم به سمتم آمد و موبایل را کشید: مگه نگفتم عکس نگیر.” گفتم خبرنگارم و تلاش کردم که موبایل را پس دهد. گفت عکسها را پاک کن. پاک کردم که گفت از سطل زباله گالری هم پاک کن! حواسش جمع بود اما ما فیلمها را قبلش گرفته بودیم!
با خشونت اصرار به برگشت داشت و میخواستیم راضی شود لااقل کمی جلوتر برویم که ناگهان ریکوردر را از جیب صادق امامی بیرون کشید. ریکوردر در حال ضبط بود که چهرهاش برافروخته شد و گفت برگردید. حتی از پس دادن ریکوردر ابا کرد…
** اصرار به رفتن در دل خطر
نیم ساعتی در گوشهای از گلبهار برای نماز و استراحت توقف کردیم. با یک همفکری تصمیم گرفتیم که به مسیر ادامه دهیم چراکه دیدن ستون نظامی در آستانه پنجشیر خبر از اتفاقاتی در در درون این دره پر ر..